معنی فارسی manuscriptural
C2وابسته به دستنویسی و متون قدیمی.
Pertaining to manuscripts, especially in a scholarly or historical context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سنت دستنویسی این منطقه بسیار غنی است.
مثال:
The manuscriptural tradition of the region is very rich.
معنی(example):
او در تحلیل دستنویسهای متون قرون وسطی تخصص دارد.
مثال:
He specialized in manuscriptural analysis of medieval texts.
معنی فارسی کلمه manuscriptural
:
وابسته به دستنویسی و متون قدیمی.