معنی فارسی marbleising
B1فرایند مرمر کردن، تکنیکی برای ایجاد جلوه‌های بصری خاص بر روی مواد.
The act or process of creating a marbled effect on various surfaces.
- verb
verb
معنی(verb):
To make (something) look like marble; to marble.
معنی(verb):
To come to look like marble; to marble.
example
معنی(example):
مرمر کردن نیاز به اعمال دقیق تکنیک‌ها دارد.
مثال:
Marbleising requires careful application of techniques.
معنی(example):
آنها از فرایند مرمر کردن مواد هنری خود لذت بردند.
مثال:
They enjoyed the process of marbleising their art materials.
معنی فارسی کلمه marbleising
:
فرایند مرمر کردن، تکنیکی برای ایجاد جلوه‌های بصری خاص بر روی مواد.
