معنی فارسی marcionitish

B1

مربوط به ماریسیسم و باورهای آن، به ویژه در مقایسه با سایر نگرش‌ها.

Pertaining to or characteristic of Marcionism, often used in a descriptive or critical context.

example
معنی(example):

برخی متون ماریونیتیش توسط رهبران اولیه کلیسا به عنوان هرetical تلقی شدند.

مثال:

Some marcionitish texts were considered heretical by early church leaders.

معنی(example):

رویکرد ماریونیتیش به ایمان چالش‌هایی برای آموزه‌های مسیحی سنتی ایجاد می‌کند.

مثال:

The marcionitish approach to faith challenges traditional Christian teachings.

معنی فارسی کلمه marcionitish

: معنی marcionitish به فارسی

مربوط به ماریسیسم و باورهای آن، به ویژه در مقایسه با سایر نگرش‌ها.