معنی فارسی margravates
B2مارگراوات، سرزمینی است که تحت کنترل یک مارگرا قرار دارد و در تاریخ اروپا به خصوص در نظام‌های فئودالی مورد استفاده قرار گرفته است.
A territory governed by a margrave, often part of the feudal system in medieval Europe.
- noun
noun
معنی(noun):
The status or rank of margrave.
معنی(noun):
A territory governed by a margrave or margravine.
example
معنی(example):
مارگراوات‌ها در سیستم فئودالی نقش مهمی ایفا کردند.
مثال:
The margravates played a crucial role in the feudal system.
معنی(example):
مارگراوات‌ها عموماً مناطق تحت حاکمیت یک مارگرا بودند.
مثال:
Margravates were typically territories governed by a margrave.
معنی فارسی کلمه margravates
:
مارگراوات، سرزمینی است که تحت کنترل یک مارگرا قرار دارد و در تاریخ اروپا به خصوص در نظام‌های فئودالی مورد استفاده قرار گرفته است.
