معنی فارسی mariculture
B1شیلات دریا، پرورش و نگهداری موجودات دریایی مانند ماهی و میگو در محیطهای کنترل شده.
The cultivation of marine organisms in their natural habitats for commercial purposes.
- noun
noun
معنی(noun):
Aquaculture using seawater
example
معنی(example):
شیلات دریا شامل پرورش موجودات دریایی است.
مثال:
Mariculture involves farming marine organisms.
معنی(example):
بسیاری از کشورها در شیلات دریایی برای تولید پایدار مواد غذایی دریایی سرمایهگذاری میکنند.
مثال:
Many countries are investing in mariculture for sustainable seafood.
معنی فارسی کلمه mariculture
:
شیلات دریا، پرورش و نگهداری موجودات دریایی مانند ماهی و میگو در محیطهای کنترل شده.