معنی فارسی marionet
B1ماریونت عروسکی است که با نخها یا سیمها کنترل میشود و معمولاً در تئاترها استفاده میشود.
A puppet controlled from above by strings or wires.
- NOUN
example
معنی(example):
یک ماریونت اغلب در نمایشهای تئاتری دیده میشود.
مثال:
A marionet is often seen in theatrical performances.
معنی(example):
کودکان از بازی با یک ماریونت در نمایشهای عروسکی خود لذت میبرند.
مثال:
Children enjoy playing with a marionet in their puppet shows.
معنی فارسی کلمه marionet
:
ماریونت عروسکی است که با نخها یا سیمها کنترل میشود و معمولاً در تئاترها استفاده میشود.