معنی فارسی markable
B1قابل توجه، متمایز و قابل ثبت.
Notable or worthy of being marked or recognized.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
استعداد قابل توجه او در هنر از سنین پایین مشهود بود.
مثال:
Her markable talent in art was evident from a young age.
معنی(example):
او در زمینه علم تاثیر قابل توجهی گذاشته است.
مثال:
He has made a markable impact in the field of science.
معنی فارسی کلمه markable
:
قابل توجه، متمایز و قابل ثبت.