معنی فارسی market caps
B2حدود بازار، معیاری برای اندازهگیری اندازه شرکتها بر اساس ارزش بازار آنها.
A measure of a company's size based on its market value.
- NOUN
example
معنی(example):
حدود بازار برای سرمایهگذاران مهم است.
مثال:
Market caps are important for investors.
معنی(example):
حدود بازار شرکتهای فناوری افزایش یافته است.
مثال:
The market caps of tech companies have increased.
معنی فارسی کلمه market caps
:
حدود بازار، معیاری برای اندازهگیری اندازه شرکتها بر اساس ارزش بازار آنها.