معنی فارسی market towns

B1

شهرهایی که در آن‌ها بازارهایی برای خرید و فروش کالا وجود دارد و عموماً سکونت گاه تعداد زیادی از بازرگانان و مشتریان به شمار می‌آیند.

A town where a market is regularly held, typically serving the surrounding rural area.

noun
معنی(noun):

A town that has a traditional right to hold a regular market.

example
معنی(example):

شهرهای بازار مکان‌هایی هستند که مردم برای خرید و فروش کالاها به آنجا می‌آیند.

مثال:

Market towns are places where people come to buy and sell goods.

معنی(example):

بسیاری از شهرهای بازار تاریخ غنی و زندگی جامعه پرجنب و جوش دارند.

مثال:

Many market towns have a rich history and vibrant community life.

معنی فارسی کلمه market towns

: معنی market towns به فارسی

شهرهایی که در آن‌ها بازارهایی برای خرید و فروش کالا وجود دارد و عموماً سکونت گاه تعداد زیادی از بازرگانان و مشتریان به شمار می‌آیند.