معنی فارسی marketstead

B2

محل یا فضایی که برای معاملات و خرید و فروش کالا اختصاص داده شده است.

A place or setting designated for trading and selling goods.

example
معنی(example):

بازار هر شنبه با فعالیت‌های زیادی شلوغ بود.

مثال:

The marketstead was bustling with activity every Saturday.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند یک بازار محلی راه‌اندازی کنند که در آن کشاورزان محلی بتوانند کالاهای خود را بفروشند.

مثال:

They decided to establish a marketstead where local farmers could sell their goods.

معنی فارسی کلمه marketstead

: معنی marketstead به فارسی

محل یا فضایی که برای معاملات و خرید و فروش کالا اختصاص داده شده است.