معنی فارسی markingly
B2به صورت بارز و قابل تشخیص، چیزی که به آسانی توجه را جلب میکند.
In a way that is clearly noticeable or distinct.
- ADVERB
example
معنی(example):
او پس از سفر به خارج به طور قابل توجهی متفاوت صحبت کرد.
مثال:
He spoke markedly differently after his trip abroad.
معنی(example):
نتایج پس از اجرای سیاست جدید به طور قابل توجهی تغییر کرد.
مثال:
The results changed markedly after the new policy was implemented.
معنی فارسی کلمه markingly
:
به صورت بارز و قابل تشخیص، چیزی که به آسانی توجه را جلب میکند.