معنی فارسی markmen
B2جمع مارکمن، افرادی که در تیراندازی قابل توجه هستند.
Plural of markman; individuals skilled in accurate shooting.
- NOUN
example
معنی(example):
مارکمنها برای مسابقه تیراندازی صف کشیدند.
مثال:
The markmen lined up for the shooting competition.
معنی(example):
هر مارکمن سبک تیراندازی منحصر به فردی داشت.
مثال:
Each markman had a unique style of shooting.
معنی فارسی کلمه markmen
:
جمع مارکمن، افرادی که در تیراندازی قابل توجه هستند.