معنی فارسی marlingspike
B1مارلینگاسپایک، ابزاری برای اتصال و وصله کردن طنابها در قایقرانی.
A tool used for splicing ropes in sailing.
- NOUN
example
معنی(example):
مارلینگاسپایک یک ابزار ضروری برای قایقرانان است.
مثال:
A marlingspike is an essential tool for sailors.
معنی(example):
او از مارلینگاسپایک برای وصله کردن طناب بهطور ایمن استفاده کرد.
مثال:
He used the marlingspike to splice the rope securely.
معنی فارسی کلمه marlingspike
:
مارلینگاسپایک، ابزاری برای اتصال و وصله کردن طنابها در قایقرانی.