معنی فارسی marmarize
B1مارماریزه کردن، به کار بردن روشهایی برای زنده و جذابتر کردن محتوا یا سخنرانی.
To enhance or enliven something, especially speech or presentation, making it more engaging.
- VERB
example
معنی(example):
من میخواهم سخنرانیام را مارماریزه کنم تا آن را زندهتر کنم.
مثال:
I want to marmarize my speech to make it more lively.
معنی(example):
او سعی کرد ارائه خود را با تصاویری هیجانانگیز مارماریزه کند.
مثال:
She tried to marmarize her presentation with exciting visuals.
معنی فارسی کلمه marmarize
:
مارماریزه کردن، به کار بردن روشهایی برای زنده و جذابتر کردن محتوا یا سخنرانی.