معنی فارسی marmota
B1نوعی پستاندار که در مناطق کوهستانی زندگی میکند و معروف به حفرهسازی است.
A type of mammal known for its burrowing behaviors, typically found in mountainous areas.
- NOUN
example
معنی(example):
مarmota به خاطر عادتهای حفرهسازیاش شناخته شده است.
مثال:
The marmota is known for its burrowing habits.
معنی(example):
ما یک مarmos را در کوهها در حین پیادهرویمان دیدیم.
مثال:
We saw a marmota in the mountains during our hike.
معنی فارسی کلمه marmota
:
نوعی پستاندار که در مناطق کوهستانی زندگی میکند و معروف به حفرهسازی است.