معنی فارسی marquisates

B2

مارکوی، عنوانی برای زمین یا منطقه‌ای که به یک مارکوا تعلق دارد و معمولاً اساس قدرت و ثروت آنها را تشکیل می‌دهد.

A territory or estate controlled by a marquis, often serving as a measure of noble power.

noun
معنی(noun):

The territory held by a marquis, margrave or marchioness.

معنی(noun):

The state or rank of a marquis.

example
معنی(example):

مارکوی‌ها به مدت نسل‌ها در اختیار خانواده‌های قدرتمند بودند.

مثال:

The marquisates were held by powerful families for generations.

معنی(example):

هر مارکوی دارای سنت‌های خاص خود بود.

مثال:

Each marquisate had its own distinct traditions.

معنی فارسی کلمه marquisates

: معنی marquisates به فارسی

مارکوی، عنوانی برای زمین یا منطقه‌ای که به یک مارکوا تعلق دارد و معمولاً اساس قدرت و ثروت آنها را تشکیل می‌دهد.