معنی فارسی marquisship
B2مارکیسیپ، عنوان یا مقام یک مارکیس در نظام اشرافی.
The title or rank of a marquis in the aristocracy.
- NOUN
example
معنی(example):
مارکیسیپ او توسط پادشاه شناخته شد.
مثال:
His marquisship was recognized by the king.
معنی(example):
او آرزو داشت که در طول زندگیاش به مارکیسیپ برسد.
مثال:
She aspired to attain marquisship in her lifetime.
معنی فارسی کلمه marquisship
:
مارکیسیپ، عنوان یا مقام یک مارکیس در نظام اشرافی.