معنی فارسی marriage licenses
B1گواهیهای رسمی که به افراد مختلف اجازه میدهد تا ازدواج کنند و ممکن است با شرایط خاصی همراه باشند.
Official documents issued to allowed individuals to marry, varying by jurisdiction.
- NOUN
example
معنی(example):
ایالتهای مختلف الزامات متفاوتی برای مجوزهای ازدواج دارند.
مثال:
Different states have different requirements for marriage licenses.
معنی(example):
آنها مجوزهای ازدواج را از حوزههای مختلف جمعآوری کردند.
مثال:
They collected marriage licenses from various jurisdictions.
معنی فارسی کلمه marriage licenses
:
گواهیهای رسمی که به افراد مختلف اجازه میدهد تا ازدواج کنند و ممکن است با شرایط خاصی همراه باشند.