معنی فارسی marriageableness
B1قابلیت ازدواج، توانایی یا شرایطی که فرد را برای ازدواج مناسب میسازد.
The quality or condition of being suitable or ready for marriage.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت ازدواج او زمانی که از او خواستگاری کرد، واضح بود.
مثال:
His marriageableness was evident when he proposed to her.
معنی(example):
بسیاری معتقدند که قابلیت ازدواج ویژگی حیاتی در یک شریک است.
مثال:
Many believe that marriageableness is a crucial quality in a partner.
معنی فارسی کلمه marriageableness
:
قابلیت ازدواج، توانایی یا شرایطی که فرد را برای ازدواج مناسب میسازد.