معنی فارسی marrowsky
B1دارای جلوه یا کیفیت مغزدار، به طور معمول وقتی به یک فضا یا جو اشاره دارد.
Possessing a quality or appeal likened to marrow.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منظر جذابیت مغزدار داشت که مردم را جلب میکرد.
مثال:
The view had a marrowsky appeal that drew people in.
معنی(example):
یک جو مغزدار میتواند تجربه غذاخوری را بهبود بخشد.
مثال:
A marrowsky ambiance can enhance the dining experience.
معنی فارسی کلمه marrowsky
:
دارای جلوه یا کیفیت مغزدار، به طور معمول وقتی به یک فضا یا جو اشاره دارد.