معنی فارسی marshalship
B1مارشالشیپ به توانایی و شیوه اداره و رهبری در رویدادها اشاره دارد.
The ability or act of managing and leading an event.
- OTHER
example
معنی(example):
او به مارشالشیپ خود در حین رژه افتخار میکرد.
مثال:
He was proud of his marshalship during the parade.
معنی(example):
مارشالشیپ او منجر به برگزاری یک رویداد بدون مشکل شد.
مثال:
Her marshalship led to a smooth event.
معنی فارسی کلمه marshalship
:
مارشالشیپ به توانایی و شیوه اداره و رهبری در رویدادها اشاره دارد.