معنی فارسی martyrly

B1

مانند یک شهید، با اشاره به ویژگی‌ها یا رفتارهایی که به فداکاری و بزرگ‌منشی مربوط می‌شود.

In a manner characteristic of a martyr; self-sacrificial or inspirational.

example
معنی(example):

او به طور شهیدگونه‌ای درباره فداکاری‌هایی که برای آزادی انجام شده صحبت کرد.

مثال:

He spoke martyrly about the sacrifices made for freedom.

معنی(example):

خوشحالی شهیدگونه‌اش دیگران را به پیوستن به این هدف ترغیب کرد.

مثال:

Her martyrly attitude inspired others to join the cause.

معنی فارسی کلمه martyrly

: معنی martyrly به فارسی

مانند یک شهید، با اشاره به ویژگی‌ها یا رفتارهایی که به فداکاری و بزرگ‌منشی مربوط می‌شود.