معنی فارسی masala

B1

ماسالا، ترکیب خاصی از ادویه‌ها که در تهیه غذاهای مختلف به کار می‌رود و طعم و عطر مخصوصی به آنها می‌بخشد.

A blend of spices used in Indian and South Asian cuisine.

noun
معنی(noun):

Any of many blends of spices used in Indian cuisine, most often containing cardamom, coriander, mace together with pepper, nutmeg, fennel seeds, jeera etc.

example
معنی(example):

ماسالا ترکیبی از ادویه‌جات است که به طور معمول در پخت و پز هندی استفاده می‌شود.

مثال:

Masala is a mixture of spices commonly used in Indian cooking.

معنی(example):

او برای طعم بیشتر، ماسالا به کاری اضافه کرد.

مثال:

He added masala to the curry for extra flavor.

معنی فارسی کلمه masala

: معنی masala به فارسی

ماسالا، ترکیب خاصی از ادویه‌ها که در تهیه غذاهای مختلف به کار می‌رود و طعم و عطر مخصوصی به آنها می‌بخشد.