معنی فارسی masonically

B1

به معنای مرتبط به شیوه یا فلسفه سازمان‌های ماسونی.

In a manner pertaining to Masonry or Masonic organizations.

example
معنی(example):

آنها به طور ماسیونیکی از طریق ایده‌های مشترکشان پیوند خورده بودند.

مثال:

They were bonded masonically through their shared ideals.

معنی(example):

او به طور ماسیونیکی با کمک به پروژه‌های ساختمانی به جامعه کمک کرد.

مثال:

He contributed masonically to the community by helping in construction projects.

معنی فارسی کلمه masonically

: معنی masonically به فارسی

به معنای مرتبط به شیوه یا فلسفه سازمان‌های ماسونی.