معنی فارسی master key

B1

کلیدی که می‌تواند انواع مختلفی از قفل‌ها را باز کند و به شخص امکان دسترسی به مناطق مختلف می‌دهد.

A key that can open many locks, allowing access to various rooms or areas.

noun
معنی(noun):

A key designed to open a set of several locks; a passkey.

معنی(noun):

Any tool or technique that can solve many types of difficulty.

معنی(noun):

(police) A shotgun shell designed for breaching doors.

example
معنی(example):

کارکنان هتل از یک کلید اصلی برای باز کردن همه درهای اتاق‌ها استفاده کردند.

مثال:

The hotel staff used a master key to open all the room doors.

معنی(example):

یک کلید اصلی برای کارکنان تعمیر و نگهداری حیاتی است تا به مناطق قفل شده دسترسی پیدا کنند.

مثال:

A master key is essential for maintenance staff to access locked areas.

معنی فارسی کلمه master key

: معنی master key به فارسی

کلیدی که می‌تواند انواع مختلفی از قفل‌ها را باز کند و به شخص امکان دسترسی به مناطق مختلف می‌دهد.