معنی فارسی master spy
B2به جاسوسی فوقالعاده ماهر و با تجربه که تواناییهای خاصی در جمعآوری اطلاعات دارد، اطلاق میشود.
A highly skilled spy known for exceptional skills in espionage.
- NOUN
example
معنی(example):
جاسوس بزرگ با سهولت خطوط دشمن را نفوذ کرد.
مثال:
The master spy infiltrated enemy lines with ease.
معنی(example):
در فیلمها، جاسوس بزرگ معمولاً دارای تجهیزات مختلفی است.
مثال:
In films, the master spy usually has various gadgets.
معنی فارسی کلمه master spy
:
به جاسوسی فوقالعاده ماهر و با تجربه که تواناییهای خاصی در جمعآوری اطلاعات دارد، اطلاق میشود.