معنی فارسی masterdom
B2تسلط به معنای و مقام یا وضعیت کسی است که در یک موضوع یا مهارت برتر است.
The state of being a master or expert in a particular area.
- NOUN
example
معنی(example):
داشتن تسلط در یک موضوع به این معناست که شما به عنوان یک کارشناس در نظر گرفته میشوید.
مثال:
Having masterdom in a subject means you are considered an expert.
معنی(example):
تسلط او به زبانها به او اجازه داد تا به راحتی با مردم در سرتاسر جهان ارتباط برقرار کند.
مثال:
His masterdom of languages allowed him to communicate easily with people worldwide.
معنی فارسی کلمه masterdom
:
تسلط به معنای و مقام یا وضعیت کسی است که در یک موضوع یا مهارت برتر است.