معنی فارسی masterless
B2بدون استاد به معنای عدم داشتن راهنما یا سرپرست در یک حرفه یا هنر است.
Without a master; lacking a teacher or guide.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این منطقه زمانی به خاطر صنعتگران بدون استادش شناخته میشد.
مثال:
The area was once known for its masterless craftsmen.
معنی(example):
زندگی بهعنوان کسی بدون استاد، او به دنبال ایجاد مسیر خود بود.
مثال:
Living as masterless, he sought to create his own path.
معنی فارسی کلمه masterless
:
بدون استاد به معنای عدم داشتن راهنما یا سرپرست در یک حرفه یا هنر است.