معنی فارسی masterous
B2دارای مهارت بالا و توانایی ویژه در انجام کارها.
Possessing great mastery; demonstrating exceptional skill or ability.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تکنیکهای بینظیر او نحوهی برخورد ما با پروژه را تغییر داد.
مثال:
Her masterous techniques transformed the way we approached the project.
معنی(example):
او با استعدادی استادانه، طراحی پیچیده را به پایان رساند.
مثال:
With masterous flair, he completed the intricate design.
معنی فارسی کلمه masterous
:
دارای مهارت بالا و توانایی ویژه در انجام کارها.