معنی فارسی masterworks
B2آثار بزرگ و برتر در یک زمینه خاص، به ویژه در هنر یا ادبیات.
Great works of art or literature that are considered exemplary.
- noun
noun
معنی(noun):
A piece done to prove possession of skill sufficient to be ranked a master.
معنی(noun):
A piece of quality, indicative of having been made by a master; a masterpiece.
معنی(noun):
An act of primary importance.
معنی(noun):
A main drain or irrigation channel.
example
معنی(example):
موزه چندین اثر برجسته از هنرمندان مشهور را به نمایش گذاشت.
مثال:
The museum displayed several masterworks from famous artists.
معنی(example):
رمان او به عنوان یکی از آثار برجسته ادبیات معاصر شناخته می‌شود.
مثال:
Her novel is considered one of the masterworks of contemporary literature.
معنی فارسی کلمه masterworks
:
آثار بزرگ و برتر در یک زمینه خاص، به ویژه در هنر یا ادبیات.
