معنی فارسی masticic
B1مَسْتِیکِ به مواد چسبنده و جویدنی اشاره دارد که معمولاً در غذاها یا عصارهها یافت میشود.
Referring to a sticky or chewy quality, often associated with certain foods.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کیفیت مَسْتِیکِ مواد گم باعث میشود که آن جویدنی باشد.
مثال:
The masticic quality of the gum makes it chewy.
معنی(example):
او علفهای مَسْتِیک را به خاطر طعمشان ترجیح میداد.
مثال:
He preferred masticic herbs for their flavor.
معنی فارسی کلمه masticic
:
مَسْتِیکِ به مواد چسبنده و جویدنی اشاره دارد که معمولاً در غذاها یا عصارهها یافت میشود.