معنی فارسی mastoncus

B1

ماستونکوس، به توده‌ای غیرطبیعی در بافت پستان گفته می‌شود که گاهی اوقات نیاز به درمان دارد.

An abnormal mass in breast tissue that may require treatment.

example
معنی(example):

بیمار با ماستونکوس تشخیص داده شد که نیاز به نظارت دقیق دارد.

مثال:

The patient was diagnosed with mastoncus, requiring careful monitoring.

معنی(example):

ماستونکوس گاهی ممکن است اگر درمان نشود، به عوارضی منجر شود.

مثال:

Mastoncus can sometimes lead to complications if left untreated.

معنی فارسی کلمه mastoncus

: معنی mastoncus به فارسی

ماستونکوس، به توده‌ای غیرطبیعی در بافت پستان گفته می‌شود که گاهی اوقات نیاز به درمان دارد.