معنی فارسی match-sticks
A2چوبهای باریک چوبی که بهعنوان موانع آتش عمل میکنند.
Thin sticks of wood that are used for striking against a rough surface to ignite a flame.
- NOUN
example
معنی(example):
او با استفاده از چوب کبریتها یک مدل ساخت.
مثال:
She crafted a model using match-sticks.
معنی(example):
چوب کبریتها میتوانند برای پروژههای هنری و بازیها استفاده شوند.
مثال:
Match-sticks can be used for art projects and games.
معنی فارسی کلمه match-sticks
:
چوبهای باریک چوبی که بهعنوان موانع آتش عمل میکنند.