معنی فارسی matcher
B1مچکننده، چیزی یا کسی که تطبیق میکند یا موارد مشابه را پیدا میکند.
A person or thing that matches or finds similarities between items.
- NOUN
example
معنی(example):
نرمافزار از یک مچکننده برای پیدا کردن تصاویر مشابه استفاده میکند.
مثال:
The software uses a matcher to find similar images.
معنی(example):
او در آثار هنری خود مچکننده خوبی برای رنگها است.
مثال:
He is a great matcher of colors in his artworks.
معنی فارسی کلمه matcher
:
مچکننده، چیزی یا کسی که تطبیق میکند یا موارد مشابه را پیدا میکند.