معنی فارسی mater

A2 /ˈmeɪtɚ/

مادر، زن بزرگسال که فرزندان خود را به دنیا آورده و از آنها مراقبت می‌کند.

A term used to refer to a mother or a female figure in a nurturing role.

noun
معنی(noun):

Mother.

معنی(noun):

A meninx; the dura mater, arachnoid mater, or pia mater of the brain.

example
معنی(example):

به عنوان یک مادر، او همیشه رویای آینده بهتری برای فرزندانش را در سر داشت.

مثال:

As a mother, she always dreamed of a better future for her children.

معنی(example):

مدیر مدرسه برای منابع آموزشی بهتر advocacy می‌کرد.

مثال:

The mater of the school advocated for better education resources.

معنی فارسی کلمه mater

: معنی mater به فارسی

مادر، زن بزرگسال که فرزندان خود را به دنیا آورده و از آنها مراقبت می‌کند.