معنی فارسی materialities
B2واقعیتهای مادی، جنبههای محسوس و فیزیکی زندگی.
The physical elements or aspects of something.
- NOUN
example
معنی(example):
واقعیتهای مادی زندگی اغلب از معنای عمیقتر آن منحرف میشوند.
مثال:
The materialities of life often distract from its deeper meaning.
معنی(example):
او در پایاننامهاش به بررسی واقعیتهای مادی فرهنگ پرداخت.
مثال:
She studied the materialities of culture in her thesis.
معنی فارسی کلمه materialities
:
واقعیتهای مادی، جنبههای محسوس و فیزیکی زندگی.