معنی فارسی maternalised

B2

به عملی اشاره دارد که در آن یک رویکرد حمایتی و محبت‌آمیز اتخاذ می‌شود.

The act of having created a caring and nurturing environment.

example
معنی(example):

سیاست به گونه‌ای مادری شد که محیطی حمایتی ایجاد کند.

مثال:

The policy was maternalised to foster a supportive environment.

معنی(example):

او از طریق راهنمایی، دینامیک تیم را مادری کرد.

مثال:

She maternalised the team dynamics through mentorship.

معنی فارسی کلمه maternalised

: معنی maternalised به فارسی

به عملی اشاره دارد که در آن یک رویکرد حمایتی و محبت‌آمیز اتخاذ می‌شود.