معنی فارسی mathemeg
B1ریاضیگری، استفاده از ریاضیات در زمینههای هنری و خلاق.
The application of mathematical techniques in creative fields.
- NOUN
example
معنی(example):
او به خاطر مهارتهای متنوع ریاضیاش شناخته شده بود.
مثال:
He was known for his diverse mathemeg skills.
معنی(example):
ریاضیگری شامل استفاده از ریاضیات برای حل مسائل هنری است.
مثال:
Mathemeg involves using math to solve artistic problems.
معنی فارسی کلمه mathemeg
:
ریاضیگری، استفاده از ریاضیات در زمینههای هنری و خلاق.