معنی فارسی matiness

B1

ملایمت، لطافت، نرمی اطلاق می‌شود.

The quality of being soft, gentle, or subtle.

example
معنی(example):

لطافت این پارچه آن را برای پوشیدن در تابستان مناسب می‌سازد.

مثال:

The matiness of the fabric makes it suitable for summer wear.

معنی(example):

ملایمت صدای او احساس آرامش بخشی به آن می‌دهد.

مثال:

The matiness of her voice gave it a soothing quality.

معنی فارسی کلمه matiness

: معنی matiness به فارسی

ملایمت، لطافت، نرمی اطلاق می‌شود.