معنی فارسی matriarchal
B2مادرسالار، صفتی برای جوامعی که در آن زنان رهبری می‌کنند.
Relating to a system of society or government ruled by a woman or women.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Governed by (or as if by) a matriarch.
معنی(adjective):
Governed by females, rather than by males.
example
معنی(example):
برخی فرهنگ‌ها مادرسالار هستند، به این معنی که زنان قدرت را در دست دارند.
مثال:
Some cultures are matriarchal, meaning women hold the power.
معنی(example):
او یک جامعه مادرسالار را برای پایان‌نامه‌اش مطالعه کرد.
مثال:
She studied a matriarchal society for her thesis.
معنی فارسی کلمه matriarchal
:
مادرسالار، صفتی برای جوامعی که در آن زنان رهبری می‌کنند.
