معنی فارسی matric
B1 /məˈtɹɪk/مقطع دوازدهم، مرحلهای در سیستم آموزشی که به پایان دوره مدارس میانجامد.
The process or exam taken at the end of secondary school.
- noun
noun
معنی(noun):
The final year of high school.
معنی(noun):
Someone in their final year of high school.
example
معنی(example):
او تازگی از امتحان دوازدهم فارغالتحصیل شده است.
مثال:
She just graduated from matriculation.
معنی(example):
بسیاری از دانشآموزان پس از اتمام امتحانات دوازدهم جشن میگیرند.
مثال:
Many students celebrate after completing their matric.
معنی فارسی کلمه matric
:
مقطع دوازدهم، مرحلهای در سیستم آموزشی که به پایان دوره مدارس میانجامد.