معنی فارسی matricidal
C1مادروکشی، عمل یا تمایل به کشتن مادر، معمولاً در متون ادبی و روانشناختی بحث میشود.
Relating to or denoting the act of killing one's mother.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غریزههای مادروکشی اغلب در ادبیات بررسی میشود.
مثال:
The matricidal instincts are often explored in literature.
معنی(example):
اصطلاح مادروکشی به عمل کشتن مادر اشاره دارد.
مثال:
The term matricidal refers to the act of killing one's mother.
معنی فارسی کلمه matricidal
:
مادروکشی، عمل یا تمایل به کشتن مادر، معمولاً در متون ادبی و روانشناختی بحث میشود.