معنی فارسی matrilocality

B2

محل زندگی مادری، به موقعیتی اطلاق می‌شود که در آن شوهر بعد از ازدواج نزدیک به خانواده همسرش زندگی می‌کند.

A social system in which a man resides with his wife’s family after marriage.

example
معنی(example):

پس از ازدواج، آنها در یک محل زندگی مادری نزدیک به خانواده‌اش زندگی کردند.

مثال:

After marriage, they lived in a matrilocality, close to her family.

معنی(example):

محل زندگی مادری در برخی فرهنگ‌ها رایج است.

مثال:

Matrilocality is common in some cultures.

معنی فارسی کلمه matrilocality

: معنی matrilocality به فارسی

محل زندگی مادری، به موقعیتی اطلاق می‌شود که در آن شوهر بعد از ازدواج نزدیک به خانواده همسرش زندگی می‌کند.