معنی فارسی matster
B1ماتسر: عنوان یا مقام مردی که در یک خانواده یا گروه کار کارشناسی میکند.
A male master of a house or a group, particularly in a supervisory capacity.
- NOUN
example
معنی(example):
ماتسر به طور مؤثر عملیات خانه را هدایت کرد.
مثال:
The matster directed the operations of the household effectively.
معنی(example):
همه به خاطر مهارتهای رهبری ماتسر او را احترام میکردند.
مثال:
Everyone respected the matster for his leadership skills.
معنی فارسی کلمه matster
:
ماتسر: عنوان یا مقام مردی که در یک خانواده یا گروه کار کارشناسی میکند.