معنی فارسی maulings

B2

عملیات تهاجمی و شدید بر روی کسی یا چیزی، معمولاً در نتیجه حمله وحشیانه.

Acts of severe physical attack, often by wild animals.

noun
معنی(noun):

An instance of something being mauled.

example
معنی(example):

حملات وحشیانه به حیات وحش بر روی دوربین ثبت شد.

مثال:

The maulings of the wildlife were captured on camera.

معنی(example):

بسیاری از حملات وقتی رخ می‌دهد که حیوانات وحشی خود را تهدید شده احساس کنند.

مثال:

Many maulings occur when wild animals feel threatened.

معنی فارسی کلمه maulings

: معنی maulings به فارسی

عملیات تهاجمی و شدید بر روی کسی یا چیزی، معمولاً در نتیجه حمله وحشیانه.