معنی فارسی maunge
B1ماونج، به کار بردن کلمات به طور بیهدف یا نامنظم.
To talk or wander about in discourse without a clear direction.
- VERB
example
معنی(example):
در روزهای قدیم، آنها در مورد زندگی روزمرهشان صحبت میکردند.
مثال:
In the old days, they would maunge about their daily lives.
معنی(example):
او ترجیح میدهد که به صحبت کردن بپردازد تا اینکه به طور کامل برنامهریزی کند.
مثال:
He prefers to maunge than to plan thoroughly.
معنی فارسی کلمه maunge
:
ماونج، به کار بردن کلمات به طور بیهدف یا نامنظم.