معنی فارسی mausoleal
B1مربوط به مقبره یا طراحی آن، که معمولاً ویژگیهای خاص و زیباییشناسی خود را دارد.
Pertaining to or characteristic of a mausoleum.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
معماری مقبرهای شگفتانگیز است.
مثال:
The mausoleal architecture is fascinating.
معنی(example):
بسیاری از موزهها سبکهای مقبرهای را به نمایش میگذارند.
مثال:
Many museums feature mausoleal designs.
معنی فارسی کلمه mausoleal
:
مربوط به مقبره یا طراحی آن، که معمولاً ویژگیهای خاص و زیباییشناسی خود را دارد.