معنی فارسی mawky
B1ماوکی، به توصیف چیزی استفاده میشود که بافت غیرجذاب و نامطلوبی دارد.
Having a dull, waxy, or unappealing texture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت مومی غذا آن را خانمانسوز کرد.
مثال:
The mawky texture of the food made it unappetizing.
معنی(example):
او جو را به عنوان مومی، کسلکننده و بیالهام توصیف کرد.
مثال:
He described the atmosphere as mawky, dull and uninspired.
معنی فارسی کلمه mawky
:
ماوکی، به توصیف چیزی استفاده میشود که بافت غیرجذاب و نامطلوبی دارد.