معنی فارسی maxillopalatal

B1

منطقه‌ای بین فک بالا و سقف دهان که در زبان‌شناسی و دندان‌پزشکی مهم است.

Referring to the area involving the maxilla and the palate, significant in speech and dental health.

example
معنی(example):

منطقه ماکسلوپالاتال می‌تواند بر توسعه گفتار تأثیر بگذارد.

مثال:

The maxillopalatal area can influence speech development.

معنی(example):

پزشکان در هنگام ارزیابی، ناحیه ماکسلوپالاتال را بررسی می‌کنند.

مثال:

Doctors examine the maxillopalatal region during evaluations.

معنی فارسی کلمه maxillopalatal

: معنی maxillopalatal به فارسی

منطقه‌ای بین فک بالا و سقف دهان که در زبان‌شناسی و دندان‌پزشکی مهم است.