معنی فارسی maze
A2 /ˈmeɪz/هزارتو، ساختاری پیچیده و دارای مسیرهای متعدد است که هدف از آن ایجاد سردرگمی است.
A complex network of paths or passages, often designed to be confusing.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A labyrinth; a puzzle consisting of a complicated network of paths or passages, the aim of which is to find one's way.
معنی(noun):
Something made up of many confused or conflicting elements; a tangle.
معنی(noun):
Confusion of thought; state of bewilderment.
verb
معنی(verb):
To amaze, astonish, bewilder
معنی(verb):
To daze, stupefy, or confuse
example
معنی(example):
باغ یک هزارتو ساخته شده از پرچین‌های بلند داشت.
مثال:
The garden had a maze made of tall hedges.
معنی(example):
او در هزارتو گم شده بود و نمی‌دانست چگونه بیرون برود.
مثال:
She felt lost in the maze and didn't know how to get out.
معنی فارسی کلمه maze
:
هزارتو، ساختاری پیچیده و دارای مسیرهای متعدد است که هدف از آن ایجاد سردرگمی است.
